شعر زیر قرار بود در همایش شعرخوانی طنز سیاسی با حضور سعید بیابانکی در دانشگاه شاهد قرائت شود که متاسفانه به این همایش نرسید و در این وبلاگ منتشر میشود...
روزی از بیکاری و بیکارگی از هوای رای و حزب و کاسبی
از برای نفت مالیدن به نان از برای شهرت و نام کلان
میر حسین و مهدی از چپ آمدند محسن و دکتر عدالت آمدند
آن دو تای اول از اول خراب در خیال چیز و اصلاح و سراب
دائم از چرت براندازی گری میخورد نوشابه را با بربری
هستی از حیث شمایل کاملا در تشابه با شرک تو ظاهرا
انقلاب مخملی سبز را گوسفندی خورد و جمع کرد هست را
حال گوییم از قوی هیکل ترین از قشنگ و از بلند قامت ترین
دکتر حال و زمان کشورم یک دمی آخر کند پوست سرم
بشنود گر این اراجیف مرا میکند کن فیکون شکل مرا
احمدی یک صنعتی را باب کرد صنعت گردشگری آغاز کرد
دکتر از شرق ناآمده رو سوی غرب قم اراک و مازن و گیلان غرب
تازگی ها اکتشاف هم میکند کشور کومور به ما رو میکند
یک رئیس دفتری دارد که هی دائما در حال تکذیب است و وی
چهره ای دارد شبیه یک پری گاه با شلوار کتان و گاه لی
از لحاظ کل که دکتر دکتر است لیک از حیث سیاست بیخود است
این همه بیت و سخن آراستیم تا بگوییم ای جوان ما راستیم
گر چه از دکتر کمی بد ساختیم باز هم او یار ماست گر بافتیم
سراینده: سید روح الله حسینی
سلام
*****
10نمونه که ولایت فقیه مانع دیکتاتوری در ایران شد.
*************************************
حتما بخونید.
موفق باشید.
سلام! چشم. حتما....
بسم رب الشهدا
سلام بزرگوار
خداقوت
بروزم منتظر حضورتون انشالله
یازهرا (س)
سلام! در اسرع وقت بازدید میکنم! یا حق...
سلام سید جان...
انصافا شعر قشنگ و پرمغزی بود!
حیف که تو مسابقه شرکت نکردی چون حتما شعرت مقام......
سلام سعید جان! ممنون! لطف داری...
سلام
من همین الان این شعرتون رو خوندم بسیار زیبا بود
آفرین
باز هم از این شعرها سرودید؟
راستی یه سوال داشتم
من میخوام وبلاگم رو به بلاگفا منتقل کنم چون از امکانات بلاگ اسکای راضی نیستم شما راضی هستید؟
سلام! ممنون!
منم از بلاگ اسکای راضی نیستم. اما اگر بخوام تغییر بدم باید کلی وقت بذارم. علاوه بر اون رتبه ی وبلاگم میاد پایین و مخاطب اگر ببینه آدرس رو عوض کردم کمتر سر میزنه!